احكام حيض بنقل از وبسایت دفتر مرجع عالیقدر اعلم علماء و استاد الفقهاء حضرت آیه الله العظمى حاج شیخ حسین مظاهری مدّ ظلّه العالى
حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مىشود و زن را در حال حيض، «حائض» مىگويند.
مسئله 358- خون حيض در بيشتر اوقات، غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياهى است و با فشار و كمى سوزش بيرون مىآيد.
مسئله 359- زنهاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مىشوند، يعنى خون حيض نمىبينند، و زنهايى كه سيّده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مىشوند.
مسئله 360- خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال قمرى و زن بعد از يائسه شدن مىبيند، حيض نيست.
مسئله 361- زن حامله و زنى كه بچّه شير مىدهد، ممكن است حيض ببيند.
مسئله 362- دخترى كه نمىداند نه سالش تمام شده يا نه، اگر خونى ببيند كه نشانههاى حيض را نداشته باشد، حيض نيست. و اگر نشانههاى حيض را داشته باشد، حيض است و معلوم مىشود نه سال او تمام شده است.
صفحه 67
مسئله 363- زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه، بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.
مسئله 364- مدّت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمىشود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد، حيض نيست.
مسئله 365- بايد سه روز اوّل حيض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، حيض نيست.
مسئله 366- لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر خون در فرج باشد، كافى است و چنانچه در بين سه روز، به مقدار كمى پاك شود و مدّت پاك شدن به قدرى كم باشد كه بگويند در تمام سه روز در فرج خون بوده، باز هم حيض است.
مسئله 367- اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود، روزهايى هم كه در وسط پاك بوده حيض است.
مسئله 368- اگر در ايّام عادت خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا نه، بايد آن را حيض قرار دهد.
مسئله 369- اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد بايد حيض قرار دهد.
مسئله 370- اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند، بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همۀ آن رسيده، حيض مىباشد.
مسئله 371- اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند، خون دوّم حيض است و خون اوّل گرچه در روزهاى عادتش باشد، حيض نيست.
مسئله 372- سه چيز بر حائض حرام است:
اوّل: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بهجا آورده شود، ولى بهجا آوردن عبادتهايى كه نياز به آنها ندارد مانند نماز ميّت، مانعى ندارد.
دوّم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
صفحه 68
سوّم: جماعكردن در فرج كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، و در پشت زن حائض، دخولكردن كراهت شديد دارد.
مسئله 373- اگر شمارۀ روزهاى حيض به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اوّل آن با زن خود در قبل جماع كند، مستحب است هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد، و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود، و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار و نيم نخود بدهد.
مسئله 374- اگر كسى در هر سه قسمت حيض با زن خود جماع كند، بهتر است كه هر سه كفّاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مىشود، بدهد.
مسئله 375- اگر انسان بعد از آنكه در حال حيض جماع كرده و كفّارۀ آن را داده دوباره جماع كند، مستحب است باز هم كفّاره بدهد. و اگر كفّاره نداده، بهتر است براى هر جماع يك كفّاره بدهد.
مسئله 376- كسى كه نمىتواند كفّاره بدهد، خوب است صدقهاى به فقير بدهد و اگر نمىتواند، استغفار كند.
مسئله 377- طلاقدادن زن در حال حيض باطل است.
مسئله 378- اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شدهام، بايد حرف او را قبول كرد، مگر آنكه متهم باشد.
مسئله 379- اگر زن در بين نماز حائض شود، نمازش باطل است.
مسئله 380- بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بهجا آورده شود، غسل كند و لازم نيست براى نماز وضو بگيرد، گرچه بهتر است وضو هم بگيرد.
مسئله 381- بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است و شوهرش هم مىتواند با او جماع كند، امّا كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقّف در مسجد و مسّ خط قرآن، تا غسل نكند حلال نمىشود.
مسئله 382- نمازهاى يوميهاى كه زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد، ولى روزههاى واجب را بايد قضا كند.
مسئله 383- هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مىشود، بايد فوراً نماز بخواند.
صفحه 69
مسئله 384- اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازۀ انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است.
مسئله 385- اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازۀ غسل يا تيمّم و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بهجا آورد.
مسئله 386- اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسئله 387- مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمىتواند خود را پاك نمايد، با همان حال وضو بگيرد و اگر نمىتواند وضو بگيرد، تيمّم نمايد و در سجّادۀ خود رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مسئله 388- همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيۀ قرآن براى حائض مكروه است.
مسئله 389- زن در حال حيض مىتواند غسلهاى واجب يا مستحب مانند غسل جنابت و جمعه را بهجا آورد.
اقسام زنهاى حائض
مسئله 390- زنهاى حائض شش دستهاند:
اوّل: صاحب عادت وقتيه و عدديه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند و شمارۀ روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آنكه دو ماه پشت سر هم از اوّل تا هفتم خون ببيند.
دوّم: صاحب عادت وقتيه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند، ولى شماره روزهاى عادت او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببيند، ولى ماه اوّل روز هفتم و ماه دوّم روز هشتم از خون پاك شود.
سوّم: صاحب عادت عدديه و آن زنى است كه شمارۀ روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آنكه ماه اوّل از پنجم تا دهم و ماه دوّم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
چهارم: مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازهاى پيدا نكرده است.
صفحه 70
پنجم: مبتدئه و آن زنى است كه دفعۀ اوّل خون ديدن اوست.
ششم: ناسيه و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مىشود.
احكام زنهاى حائض
مسئله 391- زنى كه عادت وقتيه و عدديه، يا وقتيه دارد، اگر چند روز جلوتر يا عقبتر از وقت عادت خود خون ببيند به طورى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، گرچه آن خون نشانههاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند.
مسئله 392- زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر چند روز پيش از عادت يا چند روز بعد از عادت و همۀ روزهاى عادت، خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است. و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده، حيض است و خونى كه پيش از آن يا بعد از آن ديده استحاضه مىباشد، و بايد عبادتهايى را كه در روزهاى پيش از عادت يا بعد از عادت بهجا نياورده، قضا نمايد.
مسئله 393- زنى كه هميشه خون مىبيند، اگر عادت دارد، بايد ايّام عادتش را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر عادت ندارد، بايد خونى را كه نشانۀ حيض دارد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر همۀ خونها يك جور باشد، بايد در هر ماه به اندازۀ عادت خويشان خود، حيض قرار دهد و اگر خويش ندارد يا ايّام عادتشان يكسان نيست يا دسترسى به آنان ندارد، بايد در هر ماه ده روز را حيض قرار دهد. و از نظر وقت مخيّر است در قرار دادن اوّل ماه يا وسط ماه يا آخر آن.
مسئله 394- زنى كه عادت دارد، اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود، بعد دوباره خون ببيند و فاصلۀ بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همۀ روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد، مثل آنكه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، بايد هر كدام از دو خون را كه تمام يا بعض آن در ايّام عادت بوده، حيض و خون ديگر را استحاضه قرار دهد، و اگر مقدارى از خون اوّل و مقدارى از خون دوّم در ايّام عادت باشد، بايد خون اوّل را حيض قرار دهد.
صفحه 71
مسئله 395- زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده گرچه نشانههاى حيض را نداشته باشد، حيض است، و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده گرچه نشانههاى حيض را داشته باشد، استحاضه است.
مسئله 396- زنى كه عادت عدديه دارد، اگر بيشتر از شمارۀ عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر شود، چنانچه همۀ خونهايى كه ديده يكجور باشد، بايد از موقع ديدن خون به شمارۀ روزهاى عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر همه خونهايى كه ديده يكجور نباشد، بلكه چند روز آن نشانه حيض را داشته باشد، بايد از روزى كه نشانه حيض را دارد به اندازه عادت خود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسئله 397- وقتيه يا مضطربه يا مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانۀ حيض را دارد، چنانچه خونى كه نشانۀ حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، بايد تمام آن را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر خونى كه نشانۀ حيض دارد كمتر از سه روز يا بيشتر از ده روز باشد، يا همۀ خونها يك جور باشد، بايد به اندازۀ عادت خويشان خون حيض قرار دهد، و چنانچه خويش ندارد، يا شمارۀ عادت آنان يك جور نيست، يا دسترسى به آنان ندارد، بايد تا هفت روز را حيض قرار دهد.
مسئله 398- ناسيه يعنى زنى كه عادت خود را فراموش كرده، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، بايد روزهايى كه خون او نشانۀ حيض را دارد تا ده روز، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و اگر نتواند حيض را بهواسطۀ نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد تا هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسئله 399- مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد، اگر خونى ببينند كه نشانههاى حيض داشته باشد، يا اطمينان كنند كه سه روز طول مىكشد، بايد عبادت را ترك كنند، و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده، بايد عبادتهايى را كه بهجا نياوردهاند قضا نمايند. ولى اگر اطمينان نكنند كه تا سه روز طول مىكشد و نشانههاى حيض را هم نداشته باشد، بهتر است تا سه روز كارهاى استحاضه را بهجا آورند و كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايند و چنانچه پيش از سه روز پاك نشدند، بايد آن را حيض قرار دهند.
مسئله 400- زنى كه در حيض عادت دارد، چه در وقت آن يا عدد آن يا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم برخلاف عادت خود خونى ببيند كه وقت آن يا شمارۀ روزهاى آن يا هم وقت و هم شمارۀ روزهاى آن يكى باشد، عادتش بر مىگردد به آنچه در اين دو ماه ديده است.
صفحه 72
مسئله 401- زنى كه معمولًا ماهى يك مرتبه خون مىبيند، اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند و آن خون نشانههاى حيض را داشته باشد، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.
مسئله 402- اگر سه روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانۀ حيض را دارد، بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانۀ آن را ندارد، و دوباره سه روز يا بيشتر خونى به نشانههاى حيض ببيند، بايد خون اوّل و آخر را كه نشانۀ حيض داشته حيض قرار دهد.
مسئله 403- اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادتهاى خود غسل كند، گرچه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند، ولى اگر اطمينان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند، نبايد غسل كند، بلكه بايد به احكام حائض رفتار نمايد.
مسئله 404- اگر خون زن پيش از ده روز قطع شود و احتمال دهد كه در باطن خون باشد، بايد خود را وارسى كند، پس اگر پاك بود غسل كند و اگر پاك نبود تا ده روز را حيض قرار دهد، ولى بهتر است كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و كارهاى مستحاضه را انجام دهد.
مسئله 405- خونى را كه نمىداند حيض است يا استحاضه، مثلاً زنى كه عادتش هفت روز است اگر خونى ببيند كه بيشتر از ايّام عادت باشد و نداند كه از ده روز تجاوز مىكند تا آن را استحاضه قرار دهد يا قبل از ده روز قطع مىشود تا آن را حيض قرار دهد، مىتواند حيض قرار دهد، ولى بهتر است تا ده روز كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك، و كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مسئله 406- اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند، بعد بفهمد حيض نبوده است، بايد عبادتهايى را كه بهجا نياورده قضا نمايد. و اگر چند روز را به گمان اینکه حيض نيست عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها را روزه گرفته، بايد قضا نمايد.
مسئله 407- استظهار عمل مستحبّى است كه زن در ايّامى كه نمىداند خونى كه از او خارج مىشود حيض است يا استحاضه، انجام مىدهد. و آن اين است كه كارهاى استحاضه را انجام داده، و كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك مىنمايد.
مسئله 408- جلوگيرى از عادت شدن يا قطع نمودن عادت، قبل از سه روز با خوردن قرص يا استعمال آمپول و مانند اينها اشكال ندارد، و خونهايى كه كمتر از سه روز ديده است، حكم استحاضه را دارد.
صفحه 73
مسئله 409- زنهايى كه براى جلوگيرى از عادت قرص مىخورند، اگر آلودگیهايى مشاهده كنند كه نشانۀ حيض را ندارد، بايد آن را استحاضه قرار دهند گرچه در ايّام عادتشان باشد.
مسئله 410- ديدن آلودگى قبل از ايّام عادت در صورتى كه رحم پاك باشد و نشانۀ حيض را نداشته باشد، استحاضه است.